بابایی آسمونیبابایی آسمونی، تا این لحظه: 34 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره
مامانی آسمونیمامانی آسمونی، تا این لحظه: 31 سال و 5 ماه و 8 روز سن داره
پیوند آسمونیمون ♥♥♥♥پیوند آسمونیمون ♥♥♥♥، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره
♥مطهره جون♥  عشق ما♥مطهره جون♥ عشق ما، تا این لحظه: 11 سال و 1 روز سن داره
♥♥علی جون♥♥♥♥علی جون♥♥، تا این لحظه: 5 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره
♥♥محمدعلی جون♥♥♥♥محمدعلی جون♥♥، تا این لحظه: 2 سال و 11 ماه و 16 روز سن داره

˙·٠•●♥مطهره وعلی و محمدعلی میوه های بهشتی وهدیه های امام رضا(ع)♥●•٠·˙

مهدی جان...

1393/3/22 12:22
534 بازدید
اشتراک گذاری

 کاش می توانستم صدای قدمهایت را بشنوم. می دانم آن وقت با هر قدم که نزدیکتر شوی قلبم در سینه ام بیقرارتر می تپد و شاید هم...
شاید اکنون به من نزدیک باشی آن قدر نزدیک که بدانی چه چیزی برایت می نویسم و یا تا من فرسنگ ها فاصله داشته باشی اما می دانم این فاصله ها هرچند هم زیاد باشند نخواهند توانست مانعی شوند تا صدایم را نشنوی و به های های غریبانه ی گلوی بینایم گوش نسپری!
هرشب برایت دعا می کنم منتظر می مانم تا یک شب فضای دلگیر و دلهره آور خوابهایم را با نور چشمانت روشنی بخشی. از هر کوچه ی شهرمان که بگذری صدای غریبانه و محزون کسی ترا می خواند.
کاش شبی از جلوی خانه ی ما عبور کنی آن وقت خواهی شنید مویه های غریبانه ای که ترا می خوانند و ناامید از تازیان روزگار ترا طلب می کنند. بدان که این سوی دیوارهای سنگی و سیمانی همیشه چشمانی هستند که دیده به راهت دوخته اند. تا روزی با سبزی قدمهایت خزان دلهای کبودمان را آزین ببخشی!


***********************************************************

مامان نوشت:سلام دخترگلم!اینروزا همش درگیر امتحانامم!خیلی دوست دارم خیلییییییییی

راستی فردا شب قراره بریم جشن میلاد امام زمان(عج) که مسئول برگزاریش بابایی ودوستاشن توی مسجد!من وخاله زهرا ودخترخالمم به عنوان مسئول مهدکودکان!خخخخخ

پسندها (7)

نظرات (1)

سمیرا
16 تیر 93 22:29
خسته نباشی بانووووووووووووووو