نفس های پایانی زمستون
سلام گل دختری مامان
ماشاالله از بس که شیطونی آدم فرصت نمی کنه بیاد مطلب بنویسه اینجا.تا یه لحظه گوشی یا تبلت یا لپ تاپ می بینی می پری و ازمون میگیریش وهمش میخوای فیلمای خودتو نگاه کنی
هزار ماشاالله حرف زدنت شیرین شده وهر حرفی میزنیم تکرارش میکنی البته به زبون خودت!!!حرکاتتم که همه رو میکنه مثل علامت تعجب!!!هرجا میریم کلا همه فقط شما رو نیگا میکنن و باهات بازی میکنن از بس بانمک وشیطونی
دو روز پیش یهو سرماخوردی ودیشبم خیلی حالت بد بود .امشب با بابایی بردیمت دکتر,از توی ماشین همش میگفتی دتر دتر یعنی دکتر دکتر. ازبس مشتاق دیدن دکتر بودی بعدشم کلی تو مطب بازی کردی و...نگم بهتره,چون کلا ترکوندی از بس شیطونی کردی.
امروز مامان جون(مامانم)بهمون عیدی دادن چون عیدامسال فاطمیه است وماعید نداریم.
راستیییی از یک ماه پیش خونه رو کلی مرتب کردم وگردگیری(اینو هر روز انجام میدم)و روبان دوزی وهویه کاری کردم وحسابی اتاقا وسرویس آشپزخونه رو تزیین کردم.
الان خونه مامان جونیم وشما داری برنامه کودک نگاه میکنی.
برنامه های مورد علاقت:
باب اسفنجی که شما میگی:باب
پنگول که میگی:پدول
لالایی های شبکه پویا که میگی:لالا
وخاله شادونه که بهش میگی :دادونه
خیلییییی دوست دارم
ببخش که دیر به دیر میام تقصیر واتس آپ واینستاگرامه!!!