بابایی آسمونیبابایی آسمونی، تا این لحظه: 34 سال و 10 ماه سن داره
مامانی آسمونیمامانی آسمونی، تا این لحظه: 31 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره
پیوند آسمونیمون ♥♥♥♥پیوند آسمونیمون ♥♥♥♥، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه سن داره
♥مطهره جون♥  عشق ما♥مطهره جون♥ عشق ما، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره
♥♥علی جون♥♥♥♥علی جون♥♥، تا این لحظه: 6 سال و 1 ماه سن داره
♥♥محمدعلی جون♥♥♥♥محمدعلی جون♥♥، تا این لحظه: 3 سال و 30 روز سن داره

˙·٠•●♥مطهره وعلی و محمدعلی میوه های بهشتی وهدیه های امام رضا(ع)♥●•٠·˙

فندق کوچولوی مامان

1392/1/26 13:37
283 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخملی گلم!قلبقلب

دوست دارم فرشته ناز ومطهر من!ماچماچ

الان که دارم این مطلبو مینویسم توبغلم آروم خوابیدی!خوابومن کلی خسته ام!خمیازه

آخه دیشب تاصبح فقط دوساعت خوابیدم چون شمامرتب بهونه میگرفتی ومن بایدبهت شیرمیدادم،صبح هم ساعت5:30 موقع نمازبیدار شدی ونذاشتی دیگه بخوابم،

اینم عکس شماست که ساعت2:30 نصفه شب به مامان لبخندمیزدی قربونت برم!

 

البته بابامحسن جونت کلی کمکم کرد وشماروبغل کرد تامن استراحت کنم ولی شما بهونه شیرمیگرفتی ومن نمیتونستم یکم بخوابم،بعدشم بابایی رفت سرکار ومن موندم وشما وکلی کار!!!منم اول لباسای بابایی رو اتو کردم بعدکمدشماوخودمونومرتب کردم وبعد ناهارپختم(ته چین درست کردم که باباجونت خیلی دوست داره!!) ،بعداز اونم ظرفا ولباسای شما رو شستم وبعداز اونم اومدم وشمارو شیردادم وبعدداروهاتودادم،یه نیم ساعتی توبغلم داشتم تکونت میدادم تااینکه خوابیدی ومن تونستم بیام ووبلاگتو به روز کنم،بعدشم قراره برم درساموبخونم که کلی عقبم!!! تشویقوهمینجوری منتظربشینم تا محسن جون بیادش!!!

راستی قراره امروز بعدازظهر سه تایی بریم پارک که این اولین بارتوی زندگی 18روزه شماست!!!

بازم میگم خیلی دوست دارم... 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

شهلا
26 فروردین 92 13:56
سلام وبلاگ شما را دیدم قالب و مطالب قشنگی داشت برای افزایش بازدید وبلاگت میتونی به آدرس زیر ثبتش کنی ضرر نمی کنی http://sadatstart.mihanblog.com
فرشته
26 فروردین 92 17:47
قربونت برم که انقدر مادر زحمتکشی هستی برای مطهره جان صدقه بذار


ممنون!چشم اینکاروکردم ولی بازم میکنم
فاطمه (مامان محمد سجاد)
28 فروردین 92 22:25
واای چه قدر کار. آفرین به این همت. این شب بیدار موندن ها برای ما که تقریبا تا همون چهل روزی که میگن ادامه داشت. ولی شیرینی مادر شدن به همین چیزاست دیگه.
مامان علی اکبر
29 فروردین 92 10:27
سلام عزیزم مطهره جون بزار مامان استراحت کنه.گناه داره. ماشاالله به دخمل گلت.